نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





♥ Welcome ♥


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 1:35 | |







بـــیـــا

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com بــــــیــــــا بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

بیا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیم
برگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشد
دلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شده
چه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدی
چرا رفتی از کنارم؟
تو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای بی محبت
با چند خاطره ماندم
برگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین باهم بودن تکرار شود
دلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ
صدای خنده هایت تنگ شده
با آمدنت من را دوباره زنده کن
واحساس را دوباره در وجودم شعله ور کن
تا عاشقانه تر از همیشه از تو آن عشق پاکت بنویسم

چطور بگم که دلتنگ توام تویی که مونس شب های دل بی قراری ام بودی
چطور بگم که باغ دلم به غم نشسته واز دوری تو دلتنگ شده؟
چطور بگم که وجود تو... گرمای صدای دلنشین توبه من آشفته
زندگی می بخشه؟
چطور بگم که این دل بی طاقت بهانه تو را می گیرد؟
چطور بگم که دستانم گرمی دستانت را می خواهد؟
ای تنهاترین ستاره زندگی من
پشت پنجره دل تنگم به انتظار لحظه با تو بودن می مانم

تا با آمدنت دل بی قرارم را آرام کنی


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 1:33 | |







این وبلاگ جدیدمه حتما سر بزنید دوستان


www.amir-it-021.blogfa.com


نظر فراموش نشه


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 4:46 | |







یکی داشت و یکی نداشت ...

یکی داشت و یکی نداشت...
اونی که داشت تو بودی واونی که تورو نداشت من! یکی خواستویکی نخواست...
اونی که خواست تو بودی و اونی که بی تو بودن را نخواست من!!!
یکی موند و یکی نموند...اونی که موند تو بودی واونی که بدون تو نمی تونست بمونه من!!!
یکی رفت یکی نرفت... اونی که رفت‎ ‎تو بودی واونی که به خاطر تو, تو قلب هیچکی نرفت من!!!


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 4:19 | |







بعضی دوستیا
شوخی شوخی میان و جاگیر میشن توی دلت
تبدیل به یه عشق عمیق میشن
ته نشین میشن توی قلبت
ولی
تو سکوت میرن
سخته ، اما قشنگه
باید بلد باشی چطور با یه خاطره کنار بیای


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 4:9 | |







قلب

همین قلبی که در اعماق آن صداقت و یکرنگی است ، روی دیواره های سرخ رنگ آن تنها نام مقدس تو حک شده است.
می تپد برای تو ، شکسته است بدون تو ، دلتنگ است از دوری تو ، خوشبخت است در کنار تو ، تنهای تنهاست به عشق تو.
صدای قلبم را بشنو ، صدایی که از اعماقش میتوانی نام مقدست را بشنوی.
هر تپش از این قلب عاشقم ، تنها به امید بودن تو در قلبم است .
این قلب را نا امید نکن که تنها امیدش تویی .
این قلب را نشکن که تنها عشقش تویی .


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 3:44 | |







♥ بعضی آدما ♥



 

 

بعضی آدمها یهو میان:

 

 

 

یهو زندگیتو قشنگ میکنن،

 

 

 

یهو میشن همه دلخوشیت،

 

 

 

یهو میشن دلیل خنده هات...!

 

 

 

یهو میشن دلیل نفس کشیدنت :

 

 

 

بعد همینجوری یهو میرن...!

 

 

 

یهو گند میزنن به آرزوهات

یهو میشن دلیل همه غصه هات وهمه اشکات...!


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 4:33 | |







شیدایی

اولین بار که به قمار خانه عشق آمدیم ، دست آموزی

بیش نبودیم که استادمان شدی. آهی در بساط نبود جز جانی 

که بی سبب جان مانده بود و قلبی که دست نخورده عواطف سوزان

بی جهت می تپید. قبول کردی که همین ناقابل ها را به میان بگذاریم....

وبازی شروع شد، استادی تو و دست آموزی ما

چندی نکشید که ما هم در دل باختن و جان دادن خبره ی قمارخانه بودیم

پا پیش گذاشتیم و سرمایه به میان

عشق را قمار کردیم

عاشقانه بردیم و عشق را در چشمان تو گم کردیم، غافل از اینکه آن روز که به

قمار خانه آمدیم پیش پایمان عشق را باخته بودی.

...ومن دلباخته برای روشن کردن چراغ خاموش دیدگانت

پا پیش می گذارم.

این بار در قمارخانه خاطراتمان می نشینیم، می پذیری که استادت شوم

واین بار تمام وجودم را، جوانی ام را

وتو عشقی را که نداری به میان می گذاری، دست آموزانه استادیت 

می کنم، و همه وجودم را می بازم تا تو به شوق بردن دوباره عاشق شوی.....


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 1:57 | |







درد

درد من درد دروغ و تهمت یاران نبود

درد من کمبود ابر و ریزش باران نبود

درد من یک لحظه غفلت یک سحر شادی نبود

درد من بند و اسارت یا که آزادی نبود

درد من دردی جدا از دردهای خاکی است

درد من درد جسارت لحظه بی باکی است

درد من درد زمان است و زمان بی درد من

درد تنها ماندن دستان چون یخ سرد من

درد من دوری زدرمان تمام دردهاست

درد من نامردی این بی مروت مردهاست

درد من دردی عظیم است آسمانی مبهم است

یک دل تنها و غمگین در جهانی از غم است

درد من در این جهان درمان ندارد ای خدا

چشم من در حسرتش باید ببارد بی صدا

درد من روزی فرا می آورد مرگ مرا

می کشد راحت خزانی برگ تا برگ مرا

درد من با رفتنم آهسته درمان می شود

آنچه باید پیش آید بعد از این آن می شود


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 1:40 | |







این روزها "بی" در دنیای من غوغا می کند!

بی کس ، بی مار، بی زار، بی چاره ، بی تاب ، بی دار، بی یار،

بی دل ،بی ریخت، بی صدا ، بی جان، بی نوا،بی حس ، بی عقل

بی خبر، بی نشان ، بی بال، بی وفا، بی کلام ،بی جواب ، بی شمار

بی نفس ،بی هوا ،بی خود، بی داد، بی روح ،بی هدف،بی راه،بی همزبان

بی تو بی تو بی تو.....

(مرحوم حسین پناهی)


[+] نوشته شده توسط امیر رضا حسامی در 1:30 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد